پرسپولیس، گام به گام قویتر!
پرسپولیس دو بازی را با مشقت و سختی، اما با تدبیر و بازی فکورانه برد و هنوز دو بازی دیگر در پیش دارد.
یکم- دومین برد پرسپولیس، اتکای بیشتری داشت به یک بازی دانسته و به یک فوتبال هدفمند!
سیدجلال نشان داد که چرا مورد اعتماد یحیی و تیم مربیان پرسپولیس قرار دارد! در غیاب کنعانیزادگان و در روزی که احمد نوراللهی هم با نبودنش، وزن تکنیک را به زیان تیمش پایین آورده بود، سیدجلال و شجاع خلیلزاده و سرلک- و نیز کامیابینیا- اجازه ندادند ذرهای از مقاومت دفاعی تیم یحیی کم شود!
پرسپولیس، هم خوب دفاع میکرد و هم خوب تعاون سعودیها را، وامیداشت جوری بازی و حمله کند که مرد شماره 3 و کاپیتان شماره 4 سرخهای تهران، منتظرش بودند! یکسری حرکات از پیش خوانده شده و علاجش به کار بسته شده، توسط تیمی که باید میبرد و چارهای جز پیروزی نداشت!
جلال محور دفاع بود! سرلک نقش نزدیک به لیبروی خط هافبک را یاد میگرفت و شجاع، سر نترسی داشت که باید «سر نترسیاش» را به همه تزریق میکرد و چه خوب هم از عهدهاش برآمد!
دفاع پرسپولیس، یک سوراخ نداشت و یک بار هم مرتکب اشتباه نشد!
تأخیر حمله
دوم- پرسپولیس یک مهاجم در نوک داشت، اما با یک مهاجم تنها بازی نمیکرد! یحیی آلکثیر، مأمور بود به افزودن منشا بر قلب دفاع التعاونیها ولی هم وحید امیری، هم احسان پهلوان و هم بشار رسن، مأمور بودند، به تناوب و هرگاه پیش آمد، به قلب دفاع حریف بزنند و زدند، اما کم! زدند، اما دیر! شریک بازی شدند، اما همیشه بعد از کشتن سهراب! کار که از کار میگذشت!
یک عیب: حفظ توپ در خط حمله پرسپولیس- که یک نفره نبود، اما پرتعداد هم حملهور نمیشد- کم بود و لاجون و ضعیف بود! توپ در خط دفاع حریف هم زیاد و هم سریع لو میرفت! چرا؟ به دلیل عدم تأخیر در حمله! آری، عدم تأخیر در حمله! عدم تأخیر برای رسیدن نفرات عقب مانده! بلکه تأخیر حرکتی برای سه، چهار و حتی پنج نفره نشدن مهاجمان پرسپولیس، پس از راهانداختن چرخه تهاجم که لازمه تکمیل حرکات لازم بعد از بازپسگیری توپ از پای حریف بود! آقایان، تأخیر همیشه بد نیست! تأخیر در حمله، همواره و یا خیلی زیاد، ضرورت درجه اول دارد!
نوبت استقلال
سوم- پرسپولیس دو بازی را با مشقت و سختی، اما با تدبیر و بازی فکورانه برد و هنوز دو بازی دیگر در پیش دارد! هر دو هم سخت، هر دو هم نیازمند انجام فوتبالی همه فن حریفانه! ولی استقلال باید پلیس عراق را مغلوب کند تا به دور بعد راه یابد! به نظر شما، استقلال که زهر «مدیر گزیدگیاش» بیشتر از پرسپولیس است، نمیتواند الشرطه عراق را خوب و کامل شکست بدهد؟ پس دیاباته، قایدی، مطهری، اسماعیلی، کریمی، وریا و دانشگر چهکارهاند؟ یکشنبه 30 ام شهریور، نوبت استقلال است تا در لیگ آسیا، آتشبازی کند!
استقلال سپس یک خرده حساب دیگر هم دارد که باید با الاهلی عربستان، صافش کند! چهارشنبه دوم مهر، ساعت 19:30 همه چشم میشویم و دوخته خواهیم شد به تابلوی بینظیر آبیهای تهران و آبیهای سعودی! استقلال، باید این دو بازی را ببرد! حتی اگر روزبه چشمی را هم دیگر نداشته باشد!
نویدکیا و خوداتکایی!
چهارم- سپاهان باز هم باخت و این نه باختن است که باید و بتوان به حساب محرم نویدکیا، گذاردش! سپاهان امروز، به عقبه دیروزیاش میبازد! به همان عواملی که سپاهان را با وجود قلعهنویی، بازنده کردند و حالا افتادهاند به جان تیمی که تا تبدیل شدن به سپاهان مطلوب اصفهانیها، حالا حالاها کار دارد و راه درازی که نباید طی شود! گام به گام و قدم به قدم در کمال دقت و قدرت و سرعت، هر سه با هم! همه با هم!
البته حساب محرم با این نتایج جداست، اما یک جوری شبیه آش کشک خاله است! جناب محرمخان! بخوری پاته، نخوری پاته! وارد آب شدهای و لاجرم خیس هم میشوی! پس حالا که هستی و قراری هم با خودت برای رفتن- یعنی فرار کردن- نداری، پس «مردانه» باش! خواهی سمندر که آتشخوار است و یا پروانهوش که بال و پر خود را به آتش میکشد! فرقی ندارد! فقط مردانه باش! مصمم باش! ارادهگرا و لجباز! خیلی هم منطقی نباش ولی حرف دلت را آویزه گوشت کن! یک مربی دلی و عاشق باش!
شهرخودرو کجا، ابومسلم کجا!
پنجم- سپاهان حکایتش با شهرخودرو دوتاست! کاملاً جدا! هر کدام هم هفتخوان خودش را دارد! شهرخودرو، با منطق مالکانه و صاحبانه «مال خودم، مال خودم» اداره میشود و این هم یک جورش است! سپاهان تیم هیچ کس نیست و تیم همه کسانی است که کسی هستند و خود را و شهرشان را و زایندهرودشان و سپاهانشان را و محمود حریریشان را کسی میدانند! به محمود یاوری مینازند! علیرضا رحیمی را تحسین میکنند و اکبر ترکان را بابت نگاه نو و تازهاش، از یاد نمیبرند!
سپاهان، مال آقای حریری هم نیست یا از آن تاکی یا افشارزاده، بلکه بخشی از آن ساخته و پرداخته این بزرگان است! و بقیهاش، مردمند و مردمند و مردم!
مثل سپاهان، مشهدیها ابومسلم را داشتند که حالا هم دارندش البته در پهنای سینهشان، اگر چه چند سال است «رو» نیست!
دو حرف با محرم
چرا دستیار نداری؟ عصای دست!
ششم- کار سخت است! هم در لیگ آسیا که دو باخت را تجربه کردهای و هم در لیگ برتر که بازیکنش بودهای! تکیهگاه تجربی نویدکیا، کیست و چیست؟ کدام بازیهای سخت یا آسان و کدام دستیار سرد و گرم چشیده غیر آقای توتونی!
حتی اگر سپاهان مرد مورد نظر خودش را سفارش کرده باشد که اکیداً باید باشد، باز هم محرم نویدکیا به خرج خودش هم که شده، یک دستیار تراز اول و میداندیده و مرد لحظههای سخت لازم دارد! دستیار خوب از برادر خوب هم برادریاش بیشتر است!
منبع: خبر ورزشی