مکرمه صدیق- جنسیت غالب بر انسانیت یکی از مواردی که دستاویز بسیاری از نظریه پردازان داخلی برای محکومیت نگاه غرب به زنان قلمداد میشود ٬نگاه جنسی و جنسیتی به زنان است٬که در موارد زیادی نیز صادق است. بر اساس این استدلال و نفی نوع نگاه جنسی به زنان ٬نه تنها در امور اجتماعی بلکه در تمامی حوزه ها ٬ انسان باید معیار قرار گیرد و از این منظر نگاه و فرصت ها بطور برابر زن ومرد را شامل شود.
اما دقیقا غالب کسانی که در این رابطه سخنوری میکنند ٬خود مبتکر بیشترین نگاه جنسیتی و به تبع ان نگاه جنسی به زنان در تصمیم گیریها و تصمیم سازی هستند.واز فرصت ها گرفته تا تصمیماتی که باید بر مبنای شایستگی و توانمندی اتخاذ شود ٬جنسیت غالب بر انسانیت میشود و ظاهرا وقتی از انسان صحبت میشود ٬ منظور جنس مرد است !جنس مرد در نظام های پدر سالار٬صرف مرد بودن الویت می یابد و این الویت تا بدانجا پیش میرود ٬ اول انکه زنان در هر صورت در درجه دوم توانمندی قرار بگیرند٬ حتی اگر توانمند ترین فرد در یک مجموعه باشند ٬دوم انکه برای اثبات خود جز در چارچوب فکری مردان نیاندیشند و حرکت نکنند. همچنین در جامعه پدر سالار هر نقصی به جنس زن بر میگردد٬از عدم تربیت صحیح فرزندان که بدون مشارکت کامل زن و مرد امکان پذیر نیست تا انحراف مردان که زنان همیشه مقصر اصلی هستند ! حال آن چه که در طول سالها مغفول مانده است ٬ تفکیک نگاه نرینه به ماده و نگاه مردانه به زنان است . در یکی خصلت هایی ظاهر میشود که با حیوانات مشترک است و اما نگاه دوم معطوف به ویژهگیهایی است که زن و مرد با مدیریت آن انسان را به تصویر میکشند.بطور مثال جنس نر به محض دیدن جنس ماده تمام ذهنش در گیر این موضوع میشود و فعل و انفعلات نرینگی را از خود بروز میدهد و اما نگاه مردانه تلاش میکند تا در مقابل خود انسان را ببیند . شاید یکی از مهم ترین الگوی عملی برای تربیت این رفتار در جنس نر و ماده در مناسک حج و در طواف بدور خانه خدا جلوه گر میشود.انجا که زن و مرد فارغ از نگاه نرینگی و مادگی دوشادوش هم و بدون هیچگونه تفکیک جنسیتی طواف میکنند و موظف هستند ذهن خودرا تنها به امر مناسک عبادی معطوف کنند.در واقع خالق متعال الگویی برای مراوده در امور اجتماعی را آموزش میدهد ٬ که باید سرمشق ایمان آورندگان باشد و فلسفه اش قطعا این نیست که به همین مناسک ختم شود. مسلما در این صورتها انچه مد نظر است الگوی پرورش ذهن و چگونه انسان شدن است.تا جنس نر و ماده بتوانند با عبور از خصلت های مشترک با دیگر مخلوقات مسیر خود به سوی تعالی و اشرف مخلوقات بودن یعنی انسان شدن را بیاموزند .