کد خبر :245897
ایرانی‌های باستان چرا ماسک می‌زدند؟
با همه‌گیری ویروس کرونا، زندگی انسان‌ها تغییرات زیادی داشت. مشکلات اقتصادی، تعطیلی مشاغل و بیکاری از یک طرف، دور افتادن از دوستان، اقوام و عزیزان از طرف دیگر. در سالی که گذشت نه درست یکدیگر را دیدیم، نه درست سفر رفتیم و نه به راحتی کار کردیم. اما خوب یا بعد با بیماری کنار آمدیم و سعی کردیم در عین محدودیت‌ها، به زندگی عادی برگردیم. در یک سال گذشته ماسک بخش جدا نشدنیِ زندگی ما بوده است، حال اگر به شما بگوییم که ما ایرانی‌ها نه فقط برای یک سال گذشته، بلکه هزاران سال پیش هم از ماسک استفاده می‌کردیم

شاید نمی‌دانستید اما هزاران سال پیش، ایرانیان از پوششی استفاده می‌کردند که مشابه ماسک‌های امروزی است. آنها به این وسیله «پنام» می‌گفتند. کلمه‌ای که در لغت به معنی پنهان و پوشیده است.

 
پنام، ماسک ایرانی
نام پنام را در منابع مختلفی می‌شنویم و می‌خوانیم و البته همیشه معنای یکسانی نداشته. منبع اولی که در آن با این کلمه روبه‌‌رو می‌شویم، آبان‌یشت است. یشت‌ها مجموعه‌ای از سرودها در دین زرتشت هستند که در ستایش ایزدان سروده شده‌اند. آبان یشت، سومین یشت بزرگ است و در آن می‌خوانیم که پنام جامه‌ای است که در زیر زره پوشیده می‌شود. یا مثلا در وندیداد، یکی از 5 کتاب فقهی دین زرتشتی، می‌‌خوانیم که پنام بخشی از اسلحه و لوازم یک مرد جنگی است.

 آنچه مد نظر ما است اما، در کتب پهلوی پیدا می‌شود. کتبی که پنام را قطعه پارچه سفیدی می‌دانند که از جنس پنبه است و روی دهان آویخته می‌شود. پنام باید دو بند انگشت پایین‌تر از دهان باشد و با دو نواری که به گوشه‌های بالایی دوخته می‌شود، پشت سر بسته شود. در این حالت محافظی است برای جلوگیری از آلوده کردن عناصر و محیط اطراف. خب متوجه شدیم که پنام چیست و به چه چیزی گفته می‌شود. اما خب این پوشش محافظتی به چه کار می‌آمده؟

  
از پنام کجاها استفاده می‌شد؟
در محضر شاه
یکی از موارد استفاده، در محضر شاه بوده است. پادشاهان به دلیل موقعیتشان، حالتی از تقدس داشتند و افراد خواسته یا ناخواسته باید به آنها احترام می‌گذاشتند. حاضر شدن در محضر شاه آداب خاصی داشت و فقط برای افراد محدودی مجاز بود. افرادی که مجاز به دیدن پادشاه بودند یا افرادی که می‌خواستند در محضر شاه حاضر شوند، پنام به صورت می‌زدند تا جلوی انتقال آلودگی و بوی بد دهان را بگیرند. البته این سنت را در کشورهای مختلف هم می‌بینیم، مثلا چینی‌ها هم در دربار و در حضور پادشاه، روبنده‌ای به صورت می‌زدند.

در محضر بیمار
دیگر کسانی که از آن استفاده می‌کردند، پزشکان بودند. در ایران باستان 5 رشته پزشکی وجود داشت:

اول، آشوپزشک یا پزشک بهداشت که مسئولیت پاکیزگی را بر عهده داشت و از همان طریق بیماران را درمان کرده یا باعث پیشگیری از وقوع بیماری بود.
دوم، دادپزشک یا پزشک عدالت که تقریبا وظایفی مشابه با پزشکی قانونی امروزی داشت.
سوم، کارتوپزشک یا پزشک کارد که همان جراح امروزی است.
چهارم ارورپزشک یا گیاه پزشک که با گیاهان دارویی کار می‌کرد و به نوعی داروساز امروزی بود.
در نهایت، مانتره پزشک یا پزشک مقدس که با دعا خواندن بیماران درمان می‌کرد.
پزشکان باید پنام به صورت می‌‌زدند و با روی خوش به صحبت‌های بیمار گوش می‌کردند. آنها اسب‌های تندرو داشتند تا در اسرع وقت، خود را به بیماران برسانند و باید داروی کافی همراه خود می‌بردند.

در محضر آذر
این مورد، اصلی‌ترین کاربرد پنام در ایران باستان بوده است و ماهیتی آئینی دارد. همان‌طور که احتمالا می‌دانید، آتش در باور زرتشتی تقدس دارد و زرتشتیان از آتش پرستاری می‌کنند. آلوده کردن عناصر به خصوص آتش، میان آنها عملی مذموم و نکوهیده است. به همین دلیل، موبدان پنام به چهره می‌زدند تا نفسشان آتش را آلوده نکند.

در محضر از دنیا رفته
پنام در مراسم تشییع هم استفاده می‌شد، زمانی که نساسالار یا نساکش که مرده را در دخمه می‌گذارد، برای جلوگیری از آلودگی، پارچه سفیدی به چهره می‌بستند. در این موارد مامور تدفین، لباس یکدست سفید پوشیده و با کلاه و روبنده مراسم را اجرا می‌کرد.
 
پنام صورت و چشم
تا این لحظه آنچه از پنام خواندید، مانند ماسک امروزی به معنی محافظی بر روی صورت بود که با هدف جلوگیری از انتشار آلودگی استفاده میشد. اما این روبنده در مورد چشم هم به کار برده می‌شد. پنام چشم درواقع همان چشم زخم است و گاهی به عنوان باطل‌السحر هم استفاده می‌شد و شامل انواع مختلفی از سنگ‌ها، مهره‌ها، صدف، دندان، شاخ و استخوان بود.

پنام لایه‌ای محافظتی است که با اهداف مختلف و در جاهای مختلف استفاده می‌شده است. فکر کردیم این روزها که بحث ماسک و محافظت از خودمان اینقدر داغ است، بد نیست نگاهی هم به استفاده از پنام در گذشته ایران داشته باشیم.

 

منبع: لست سکند