کد خبر :260123
جمهوری اسلامی: وفاق را از دانشگاه شروع کنید

جمهوری اسلامی/بسم‌الله الرحمن الرحیم
دانشگاه، مهم‌ترین پایگاه فکری و حتی سیاسی هر کشوری است. در ایران، تحولات عمیق سیاسی – فرهنگی – اجتماعی دوران انقلاب اسلامی و سال‌های اولیه بعد از پیروزی انقلاب، دانشگاه‌ها را به نفع منافع ملی با گرایش روشنفکری دینی متحول کرد. این تحول، تا حدودی از رابطه تنگاتنگ حوزه و دانشگاه متاثر بود کمااینکه اشتراکات مرتبط با دفاع مقدس و انقلاب فرهنگی نیز زمان را به نفع همکاری این دو پایگاه علمی کشور به پیش می‌برد.
گذشت زمان و پیدایش جناح‌های فکری متعدد و حرکت فعالان سیاسی کشور به سوی دوقطبی‌ سازی جامعه، فضای دانشگاه‌ها را نیز تحت تاثیر قرار داد. احزاب و جناح‌ها، اعم از آنها که در قدرت بودند و آنها که برای کسب قدرت تلاش می‌کردند، به دانشگاه‌ها چشم طمع دوختند و به یارگیری از میان دانشجویان پرداختند. دولت‌ها هم در این میان، با جناح‌های سیاسی رقابت کردند و با استفاده از امکانات دولتی درصدد وابسته کردن دانشگاه به خود برآمدند. در نتیجه این رقابت‌های بیرونی که دانشجویان را هدف قرار داده بودند، دانشگاه که باید در کنار علم با سیاست هم آشنا باشد، اول سیاسی شد و در مرحله بعد گوشه‌ چشمی هم به علم انداخت!
این برخورد غیرحرفه‌ای با دانشگاه، حداقل دو عارضه بزرگ منفی به وجود آورد که یکی مهاجرت عده‌ای از دانشجویان و اساتید به خارج از کشور بود و دیگری رشد گرایش‌های دوقطبی در دانشگاه و گسترش آن همراه با خالی شدن اصحاب این گرایش‌ها از هرگونه انعطاف نسبت به همدیگر. این، خطر بزرگی بود که به سراغ دانشگاه آمد و این محیط علمی را که باید مهد تعامل و تعادل فکری باشد به مرکزی برای تقابل اصحاب علم و فکر و فرهنگ با یکدیگر تبدیل کرد.
حکمرانان به جای اینکه درصدد بازگرداندن جامعه دانشگاهی به تعامل باشند، فقط به یک بخش از دانشگاهیان چشم دوختند و آنها را تحویل گرفتند و به آنها پر و بال دادند و خطرناک‌تر اینکه تصور کردند دانشگاه فقط همین است و خبر دیگری در آن نیست. این غفلت که متاسفانه به یک عادت تبدیل شده، اکنون دانشگاه را به سمتی می‌برد که دقیقاً خلاف جهت مورد نظر و برنامه حکمرانان است. دانشگاه، خطر نیست ولی اینگونه با دانشگاه بازی کردن خطرناک است و فرصت بسیار مهم این محیط علم و فکر و فرهنگ را به تهدید تبدیل می‌کند. حکمرانان اگر رفتارشان را با مردم بر عدالت و صداقت و خدمت استوار کنند، نیازی به دخالت در دانشگاه ندارند و خود دانشگاه به سوی آنان خواهد آمد و به بازوی توانایشان تبدیل خواهد شد.
این تاریخچه مختصر و این واقعیت غیر قابل انکار که درباره نسبت حکمرانان با دانشگاه به عنوان مقدمه در این مقاله آوردیم، این نتیجه طبیعی را به همراه دارند که حکمرانان ما باید تغییر را از نگاهشان به دانشگاه شروع کنند و برای اینکه دانشگاه با حاکمیت همراهی کند باید رفتار حاکمیت با مردم تغییر کند. مردم ایران، نه با اسلام مشکل دارند و نه با نظام جمهوری اسلامی. مشکل اینست که عدالت، امروز گمشده مردم است. سخن از عدالت گفته می‌شود ولی در این گفتار صداقتی وجود ندارد. مسئولان همواره از خدمت به مردم سخن می‌گویند ولی مردم نتیجه آن را در سفره خود و در زندگی خود نمی‌بینند. اینها زمینه‌های اعتراض را فراهم می‌کنند و طبیعی است که دشمنان ملت و دشمنان نظام جمهوری اسلامی به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز از شرایط پدید آمده استفاده می‌کنند و بر موج به راه افتاده سوار می‌شوند. از دشمن انتظاری غیر از موج‌ سواری و تلاش برای رسیدن به اهداف شوم خود نیست، مهم اینست که ما زمینه سوء‌استفاده دشمن را از بین ببریم.
گفتگوی هفته گذشته اساتید دانشگاه تهران که صاحبان نگاه‌های متفاوت توانستند در یک محفل عالمانه نقطه ‌نظرهای خود را مطرح کنند، شروع خوبی برای رسیدن به جمع‌ بندی واقع‌بینانه‌ایست که دولتمردان می‌توانند بر مبنای آن، تغییرات لازم را در حکمرانی به وجود بیاورند. راه پایان دادن به اعتراضات و جلوگیری از اغتشاشاتی که در اثر سوء‌استفاده از اعتراضات صورت می‌گیرد، گسترش این نوع گفتگوها و پای ‌بندی حکمرانان به تغییر مدیریت بر مبنای جمع ‌بندی خیرخواهانه برآمده از چنین گفتگوهائی است. با سرکوب می‌توان اغتشاشات را مهار کرد ولی اعتراضات فقط با تغییر در رفتار و مدیریت مبتنی بر عدالت، صداقت و خدمت پایان می‌یابند.

 

منبع: جمهوری اسلامی