کد مطلب: ۲۵۸۸۴۹ | تاريخ: ۱۴۰۱/۴/۶ | ساعت: ۴ : ۴۲
اکنون، با توجه به اینکه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا قرار است ماه آینده از عربستان سعودی دیدار کند، ریاض اماده ی بهره برداری حداکثری تبلیغاتی از این موضوع استت.
در مبارزات انتخاباتی سال 2020، بایدن قول داد که عربستان را «طرد» کند. روابط بین دو کشور از زمان ورود او به کاخ سفید سرد شده است. رئیسجمهور گفته است که در طول سفر خود هیچ دیدار انفرادی با محمد بن سلمان، ولیعهد و مردی که مسئول بسیاری از اقدامات ظالمانه، به ویژه قتل وحشیانه جمال خاشقجی است، برگزار نخواهد کرد.
با این وجود، این احتمال وجود دارد که این سفر توسط بسیاری از جمله سرمایه گذاران و کسب و کارها به عنوان نشانه ای از "عادی شدن" مجدد روابط ایالات متحده و عربستان سعودی تصور شود.
رابرت موگیلنیکی، محقق ارشد طموسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن، میگوید «حادثه خاشقجی مطمئناً برای برخی از سرمایهگذاران بینالمللی که به فکر حضور عمیق در بازار عربستان هستند، ناامید کننده بود. البته، مسائل دیگری مانند جنگ در یمن و سابقه حقوق بشری این کشور باعث رویگردانی بیشتر سرمایهگذاران شد.
وی می افزاید که سفر بایدن در بحث سرمایهگذاری خارجی – بهویژه شرکتهای آمریکایی – در عربستان سعودی صدمهای وارد نمیکند، اما به حجم زیادی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز منجر نمیشود. هدف پشت سفر بایدن تغییر چراغ راهنمای جلوی سرمایهگذاران مردد از قرمز به سبز نیست.
سفر بایدن – و این امید که ننگ ناشی از قتل خاشقچی را از بین ببرد – در زمان حساسی برای پادشاهی صورت می گیرد. ولیعهد مصمم است اقتصاد را از اتکای آن به صادرات نفت دور کند و آن را به مرکزی برای فناوری پیشرفته، گردشگری، سرمایه گذاری، خلق شغل و جایگزینی نفت تبدیل کند.
ثروت نفتی عربستان به تنهایی نمیتواند این دوره گذار را تامین مالی کند، همچنین این کشور از فناوری و توانایی های دیگری برخوردار نیست. هدف بیش از 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی، که در اکتبر گذشته به عنوان بخشی از استراتژی سرمایه گذاری ملی سعودی تعیین شد، نشان دهنده تاکید بر نقش عنصر خارجی مهم در چارچوب استراتژی 2030 است.
با این حال، تاکنون، تلاشهای عربستان سعودی برای جذب سرمایه گذاری در سطح مورد انتظار موفق نبوده است. در سال 2008، پادشاهی 39.5 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرد که سال اوج جذب سرمایه گذاری خارجی برای سعودی بود. این رقم در سال 2017، یک سال پس از رونمایی Vision 2030، به 1.4 میلیارد دلار کاهش یافت. در طول سه سال بعد، این رقم بالاتر رفت، اما پس از آن که یک قرارداد بزرگ خط لوله به ارزش 12.4 میلیارد دلار منعقد شد، سرمایه گذاری خارجی به 19.3 میلیارد دلار در سال 2021 رسید.
سرمایهگذاران ممکن است در مورد بسیاری از جاهطلبانهترین برنامههای محمد - مانند شهر پیشرفته NEOM که قرار است در میان بیابانی در سواحل دریای سرخ عربستان به وجود بیاید - تردید داشته باشند، اما سابقه بدنام حقوق بشر پادشاهی به تردید آنها افزوده است.
قتل خاشقجی در اکتبر 2018 محکومیت شدید جهانی را برانگیخت. مدت کوتاهی بعد، زمانی که عربستان سعودی کنفرانس سالانه ابتکار سرمایه گذاری آینده خود را برگزار کرد که به نام "داووس در صحرا" مشهور است، بسیاری از مشاهیر تجاری و رهبران سیاسی برجسته جهان نشان های شناسایی خود را با کراواتشان پنهان کردند. سایرین هم حضورشان را در اخرین لحظه لغو کردند.
مرگ خاشقجی شاید مشهورترین جنایت مرتبط با ولیعهد باشد، اما موارد دیگری نیز وجود دارد مانند جنگ مرگبار عربستان سعودی در یمن، بازداشت کوتاه مدت محمد سعد حریری، نخست وزیر لبنان به منظور وادار کردن او به استعفا، تحریم لبنان و مناقشه دیپلماتیک خشمگین با قطر. موگیلنیکی میگوید که کسبوکارها به گرد و خاک های دیپلماتیک مکرر و غیرمنتظره نگاه منفی دارند، زیرا ریسک سیاسی را افزایش میدهد.
اصلاحاتی که ولیعهد انجام داده و بعضا در غرب مورد ستایش قرار گرفته نیز اغلب دچار مشکل شده اند. زمانی که محمد بن سلمان به زنان حق رانندگی اعطا کرد، این موضوع تحت الشعاع دستگیری فعالان زن قرار گرفت.
در اقدامی که بهویژه برای شهرت عربستان بهعنوان مکانی برای تجارت مضر بود، بن سلمان بسیاری از تاجران برجسته کشور را بازداشت کرد. میلیاردرها در هتل پنج ستاره ریاض ریتز-کارلتون زندانی شدند. این موضوع، نگرانی هایی را در مورد تعهد او به حاکمیت قانون برانگیخت که یکی از نگرانی های اصلی مدیران تجاری غربی است.
سعودی ها برای مقابله با این برداشت منفی در دنیا از آن ها، پروژه های پیشرفته توسعه سبز را برجسته کرده اند. آنها امیدوارند با حمایت مالی از یک تورنمنت جهانی جدید به نام LIV Golf، مردم جهان، عربستان را با رویدادهای ورزشی پر زرق و برق بشناسند نه محدودیتهای مذهبی و قتلهای وحشیانه.
با این حال، کمپین بهبود وجهه عربستان و اصلاحات اجتماعی که بن سلمان کلید زده و شامل کاهش محدودیتهای مذهبی میشود، تا زمانی که با آزادیهای سیاسی و شفافیت بیشتر همراه نباشد، دامنه محدودی خواهد داشت.
جرالد فاایرشتاین، کارشناس ارشد دیپلماسی ایالات متحده در موسسه خاورمیانه در واشنگتن، تردید دارد که خاشقچی و سایر موضوعات حقوق بشر عامل بزرگی در تصمیمگیری شرکتها باشند.
او میگوید: «اینکه عربستان سعودی در جذب کمپانی ها با مشکل مواجه است، بیشتر از خاشقجی به فضای سرمایه گذاری مربوط است، یعنی اینکه این کشور جای خوبی برای سرمایه گذاری هست یا نه.»
اگرچه مقامات سعودی اقداماتی را انجام دادهاند تا کشورشان را سرمایه پذیرتر کنند، تحلیلگران میگویند قوانین و مقررات اغلب مبهم هستند، اهداف اقتصادی در معرض تغییرات مکرر و ناگهانی هستند و پروژهها اغلب جاهطلبانهتر از عملی بودن شان هستند. فییرشتاین میگوید در حالی که ابتکارات فناوری سبز سعودی توجه خارجی ها را به خود جلب کرده است، به نظر میرسد NEOM متوقف شده است.
البته ایرادی ندارد؛ عربستان سعودی با تولید ناخالص داخلی 700 میلیارد دلاری (بیستمین تولید ناخالص داخلی جهان)، منابع عظیم نفتی و موقعیت آن در کنار ایران، از نظر استراتژیک و اقتصادی برای واشنگتن و کمپانی های غربی قابل نادیده گرفتن نیست. از زمانی که حمله روسیه به اوکراین آغاز شد و یک بحران انرژی جهانی را به وجود آورد، سعودی به محور تلاشهای غرب برای یافتن جایگزینهایی برای نفت روسیه تبدیل شد.
فایرشتاین میگوید که جدا از بی محلی به ولیعهد، رفتار دولت بایدن با ریاض طبق روال گذشته بود.
پروفسور Joshua Teitelbaum که مطالعات خاورمیانه را در دانشگاه Bar-Ilan اسرائیل تدریس می کند، می گوید: «در طول مبارزات انتخاباتی، مردم تمایل دارند چیزهایی را بیان کنند که لزوماً بعداً انجام نخواهند داد.این به عنوان موضع بایدن پس از قتل جمال خاشقجی مطرح شد. اما اساساً یک موضع بلندمدت غیرقابل دفاع بود زیرا عربستان سعودی کشور به لحاظ نفت، فروش تسلیحات و هماهنگی علیه ایران است. ما می دانستیم که در نهایت این اتفاق خواهد افتاد. کشورهایی با سوابق حقوق بشری بدتر از عربستان سعودی هم وجود دارد.»
در هر صورت، بایدن و جانشینان او در کاخ سفید باید همزیستی با ولیعهد محمد را بیاموزند. اگرچه همه اعضای خانواده سلطنتی از به قدرت رسیدن او خوشحال نیستند، اما به گفته ناظران صحنه عربستان، به نظر می رسد که ولیعهد حکومت رسمی را هر چه زودتر به دست بگیرد و این امری اجتناب ناپذیر است.
ایالات متحده هم نباید انتظار تغییری در سبک رهبری گستاخانه محمد بن سلمان داشته باشد، حتی اگر این امر گاهی باعث ناراحتی رهبران غربی و فعالان حقوق بشر شود.
فایرشتاین، سفیر سابق ایالات متحده در یمن میگوید: «ما شاهد تکرار دستگیریهای عمده سعودیهای ثروتمند نبودهایم. اما من فکر می کنم که تا حدی درست است که بن سلمان بازتابی از یک روند جهانی در مورد ظهر رهبری اقتدارگراتر است.»
منبع: انتخاب