234675 اندیشکده چتم هاوس: صلح در قره‌باغ پایدار نمی‌ماند <p><span style="font-size: 12px">توافق سه&zwnj;جانبه میان ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه شاید بتواند جنگ را متوقف کند، اما نمی&zwnj;تواند مناقشه قره&zwnj;باغ کوهستانی را به شکل ریشه&zwnj;ای حل کند. زمانی که جنگ تمام&zwnj;عیار میان ارمنستان و آذربایجان آغاز شد، ناظران انتظار داشتند درگیری&zwnj;ها به یکی از این سه نتیجه ختم شود: پیروزی نظامی قاطع یکی از دو طرف، احیای تلاش&zwnj;های دیپلماتیک چندجانبه، یا گسترش ابعاد درگیری&zwnj;ها به کل منطقه با نفوذ روسیه و ترکیه. توافقی که اکنون از سوی روسیه، ارمنستان و آذربایجان به امضا رسیده است، سناریوی سوم را نشان می&zwnj;دهد، البته با این فرق که روسیه نقش اول را دارد و ترکیه در نقش دوم و البته بسیار پررنگ، ظاهر شده است. سندی که به امضا رسید، 9 بند دارد و چیزی فراتر از یک آتش&zwnj;بس صرف است. با این حال در حد یک توافق صلح واقعی هم نیست. آذربایجان بسیار خوشحال است و برای دستیابی به این توافق جشن گرفته است، چرا که توانسته هفت منطقه در اطراف قره&zwnj;باغ را از ارمنستان پس بگیرد. این یعنی پس از بازسازی اساسی، هزاران نفر از آوارگان می&zwnj;توانند به خانه&zwnj;های خود بازگردند. ضمناً باکو قرار است مناطقی که در شش هفته گذشته تصرف کرده را نیز برای خود نگه دارد؛ یکی از این مناطق، شهر شوشا (یا به قول منابع ارمنی شوشی) است که در موقعیت بسیار استراتژیکی واقع شده و تصرف آن بسیار نمادین است. اما نکته مهم اینجاست که در توافق امضا شده، هیچ&zwnj;کس حرفی از وضعیت منطقه قره&zwnj;باغ کوهستانی نزده است و خود این منطقه جایی در مذاکرات جاری ندارد. حذف این منطقه از مذاکرات از آن جهت اهمیت دارد که الهام علی&zwnj;اف، رییس&zwnj;جمهور آذربایجان تهدید کرده بود تا وقتی او سر کار باشد، هیچ کس در مورد قره&zwnj;باغ مذاکره&zwnj;ای انجام نمی&zwnj;دهد.<br /><br /><b>استقرار فوری نیروهای روس</b><br />ارمنی&zwnj;ها از خبر توافق بهت&zwnj;زده و خشمگین شدند، چرا که درست چند ساعت بعد از امضای توافق، نیروهای حافظ صلح روسیه فورا وارد منطقه قره&zwnj;باغ کوهستانی شدند و همه را در مقابل عمل انجام&zwnj;شده قرار دادند. هنوز چیزی از جزئیات نمی&zwnj;دانیم، اما قرار است یک نهاد ارمنی در بخش&zwnj;هایی از خود قره&zwnj;باغ که هنوز تحت کنترل حکومت ایروان است، باقی بماند. حدود 2000 نیروی حافظ صلح روس در این مناطق به گشت&zwnj;زنی می&zwnj;پردازند و یک کوریدور، اتصال به ارمنستان را از منطقه لاچین برقرار می&zwnj;کند. هنوز مشخص نیست روسیه قرار است ماموریت حفاظت از صلح را با همکاری ترکیه انجام دهد یا خیر، چرا که در توافق نامی از ترکیه برده نشده است. اما تفاهم&zwnj;نامه دیگری بین سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه و همتای ترکش حلوصی آکار امضا شد که به موجب آن مسکو و آنکارا مراکز مشترکی را برای نظارت بر آتش&zwnj;بس در خاک تحت کنترل آذربایجان دایر می&zwnj;کنند.تنها بازیگر فرامنطقه&zwnj;ای که نامش در توافق سه&zwnj;جانبه آمده، کمیسیونر عالی پناهندگان سازمان ملل است که تحت نظر او، آوارگان قرار است به سرزمین خود بازگردند. &nbsp;بر اساس این توافق، ارتباطات و زیرساخت&zwnj;های جدیدی در جنوب ارمنستان و کوریدور لاچین ایجاد می&zwnj;شود و یک مسیر ترانزیت امن، غرب آذربایجان را به جمهوری خودمختار نخجوان متصل می&zwnj;کند. این مسیر، در نهایت آذربایجان را مستقیما به ترکیه می&zwnj;رساند. دو طرف در سال&zwnj;های 1999 تا 2001 نیز طرحی را بررسی می&zwnj;کردند که به موجب آن آذربایجان از طریق شهر مغری ارمنستان مستقیما به نخجوان دسترسی پیدا می&zwnj;کرد و در مقابل، ارمنستان نیز از طریق کوریدور لاچین، به قره&zwnj;باغ متصل می&zwnj;شد. اما توافق جدید کاملا متفاوت است، زیرا قرار نیست هیچ یک از دو دولت، در حوزه این کوریدورها حق حاکمیت خود را به طرف مقابل واگذار کند و ارمنستان تنها در خصوص امنیت حمل و نقل در این مسیر تضمین می&zwnj;دهد. اروپا و امریکا نسبت به این جنگ بی&zwnj;اعتنا بودند و منفعل عمل کردند. این مساله در توافق نهایی نیز قابل مشاهده است، چرا که هیچ ردی از فرانسه، امریکا، گروه مینسک و سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) وجود ندارد و همگی در توافق صلح، به حاشیه رانده شده&zwnj;اند. در طول این جنگ، همه این طرف&zwnj;ها جایگاه خود را کاملا از دست دادند. &laquo;اصول بنیادی&raquo; - پیشنهاد صلحی که مبنای میانجی&zwnj;گری گروه مینسک را تشکیل می&zwnj;داد &ndash; یا پس از جنگ به قانون تبدیل شده و یا در مورد سازوکارهای وضعیت موقت و نهایی، اکنون از میان گزینه&zwnj;های روی میز حذف شده است.</span></p><p><span style="font-size: 12px"><br />توافق جدید، جنگ ویرانگری را که در آن هزاران نفر به کام مرگ کشیده شده&zwnj;اند، پایان می&zwnj;دهد، اما هنوز برای رسیدن به صلح پایدار، تکلیف خیلی چیزها مشخص نیست. حتی آذربایجان نیز که اکنون مشغول جشن و پایکوبی است، با دیدن وضعیت جدید حس می&zwnj;کند هنوز کارهای ناتمامی دارد که باید انجام شود. بازگشت سربازان روس به خاک آذربایجان، فصل جدیدی را در حفاظت از صلح در جنوب قفقاز آغاز می&zwnj;کند. &nbsp;بر اساس توافق جدید، ماموریت حفاظت از صلح روس&zwnj;ها پنج سال طول می&zwnj;کشد و پس از این دوره، اما هیچ یک از طرفین از توافق خارج نشده بود، این ماموریت به&zwnj;طور خودکار تمدید می&zwnj;شود. اگر آذربایجان بخواهد از توافق خارج شود، قطعا بر تلاش&zwnj;های واقعی برای بازسازی منطقه پس از جنگ و عادی&zwnj;سازی اوضاع در پنج سال آینده تأثیرگذار خواهد بود. اینکه مجوز حضور نظامیان روس پس از 5 سال تمدید یا از سوی دولت باکو لغو شود، می&zwnj;تواند روابط روسیه و آذربایجان را تحت&zwnj;الشعاع قرار دهد و هر پنج سال یک بار دو طرف را مجبور کند بر اساس دینامیک&zwnj;های غیرقابل پیش&zwnj;بینی، روابط خود را مورد بازنگری قرار دهند. این مساله پیامدهای مهمی به دنبال دارد، چرا که عدم تمدید مجوز حضور نظامیان روس از نگاه ارمنستان به معنای مقدمه&zwnj;ای برای خشونت بیشتر خواهد بود.</span></p><p><span style="font-size: 12px"><br /><b>صلح&zwnj;بانی بدون صلح</b><br />کمتر کشوری در جهان حاضر می&zwnj;شود نیروهای خود را برای حفاظت از صلح در منطقه&zwnj;ای اعزام کند که به&zwnj;شدت درگیر خشونت و چنددستگی است و طرفین درگیری تمایلی ندارند به یک فرآیند سیاسی متعهد شوند. ریسک این مساله بسیار بالاست، چرا که خود نیروهای حافظ صلح ممکن است مورد هدف گروه&zwnj;های مخالف قرار گیرند. انجام عملیات حفاظت از صلح با تجهیزات نظامی بسیار سنگین و در ابعاد بزرگ نیز بسیار هزینه&zwnj;بر و دشوار است. به علاوه، وقتی راهبردی برای پایان ماموریت حفاظت از صلح وجود ندارد، حضور این نیروها در منطقه خیلی زود به منزله حضور نیروهای اشغالگر تلقی می&zwnj;شود. برای اینکه خروج نیروها طبق یک راهبرد مشخص انجام شود، دو طرف درگیری باید به یک توافق مستحکم دست یابند و به فرآیندهای سیاسی متعهد شوند، اما این مساله در ماجرای ارمنستان و آذربایجان بسیار بعید است. توافق قدرتمند میان دو طرف در نهایت نه به ابعاد و مدت زمان عملیات حفاظت از صلح، بلکه به قدرت سیاسی ضامن آن بستگی دارد. دستیابی به چنین توافقی زمانی میسر می&zwnj;شود که ریشه&zwnj;های اصلی منازعه میان ارمنستان و آذربایجان و مسائل جدید مورد اختلاف پس از جنگ اخیر- &nbsp;از آوارگی اجباری مردم تا جنایات جنگی احتمالی و سرنوشت میراث فرهنگی در مناطق انتقال&zwnj;یافته - از طریق یک فرآیند سیاسی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. اگر این کار انجام نشود، یک طرف ماجرا احساس می&zwnj;کند مورد ظلم قرار گرفته و مدام از خود می&zwnj;پرسد چرا این مسائل حل نشدند. این احساس و پرسش برای گفت&zwnj;وگوی میان دو کشور در آینده مثل سم است و باعث می&zwnj;شود مردم یک منطقه احساس کنند پیروز شده&zwnj;اند و مردم منطقه&zwnj;ای دیگر خود را قربانی بدانند؛ البته این بار جای فاتح و قربانی در مقایسه با دهه 1990 عوض شده است. در این صورت، چرخه درگیری&zwnj;ها به یک نسل دیگر نیز کشیده می&zwnj;شود. شاید مداخله روسیه در درگیری میان ارمنستان و آذربایجان موقتا جلوی خونریزی را گرفته، جان بسیاری از انسان&zwnj;ها را نجات داده باشد و البته منافع مسکو در جنوب قفقاز را نیز در کوتاه&zwnj;مدت تأمین کند؛ اما این توافق بسیار شکننده است و نمی&zwnj;تواند در درازمدت صلح را در این منطقه برقرار کند.</span></p><p>&nbsp;</p><p><span style="font-size: 12px">منبع: اعتماد</span></p>