256701 ماجرای رد کردن «پیش‌نویس جنگ» توسط محمدعلی کلی شبکه PBS آمریکا مستندی چهارقسمتی از زندگی‌نامه محمدعلی کلی را تولید کرده است. این فیلم یک زندگینامه‌ ظریف و متأثرکننده از یک قهرمان و یک فعال اجتماعی تمام‌عیار است. <p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">فیلم&zwnj;های مستند نیز درست مانند بوکس، بیش از آن که ظریف باشند، فرسایشی&zwnj;اند. بسیاری از آن&zwnj;ها مخاطب را با تصاویر آرشیوی خسته می&zwnj;کنند اما بهترین مستندسازان درست مانند بوکسورها، بیش از آن که اهل کار حجمی باشند، هنرمندند.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">مستند چهارقسمتی جدیدی به نام &laquo;محمدعلی&raquo; که قرار است از نوزدهم سپتامبر در شبکه&zwnj;ی PBS آمریکا پخش شود، هر دوی این هنرها [بوکس و مستندسازی] را به نمایش می&zwnj;گذارد.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">این فیلم یک زندگینامه&zwnj; ظریف و متأثرکننده از یک قهرمان آمریکایی و یک فعال اجتماعی تمام&zwnj;عیار است.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">در عصر اعتراضات پرفشار ورزشکاران در هر دو سوی اقیانوس اطلس، &laquo;استعداد، ازخودگذشتگی، سرسختی و تأثیرگذاری محمدعلی&raquo;، الگویی طلایی و تکرارنشدنی را به نمایش گذاشت.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">درس اول محمدعلی کلی این است که قبل از استفاده از توجه جامعه&zwnj; جهانی، باید آن را به دست بیاورید. همان&zwnj;طور که کن برنز و همکارانش، سارا برنز و دیوید مک&zwnj;ماهون در این فیلم نشان می&zwnj;دهند، محمدعلی کلی این کار را به هر نحوی که می&zwnj;توانست، انجام داد.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">او در بخشی از شهر لوئیزویل که در اواخر دهه&zwnj;ی 1950 از آن جدا شد، خانه به خانه سرک کشید تا برای مبارزه&zwnj;های خودش حامی پیدا کند.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">این کار به او کمک کرد که به طرز تعجب&zwnj;آوری، زیبا (به قول خودش &laquo;به زیبایی یک دختر&raquo;) به نظر برسد.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">در سال&zwnj;های اوجش و پس از دوران بازی&zwnj;هایش، چهره&zwnj;اش به&zwnj;اندازه&zwnj;ی قبل از آن دوران بی&zwnj;نقص بود؛ مثل چهره&zwnj;ی بازسازی&zwnj;شده&zwnj; ستارگان هالیوود و مثل چهره&zwnj; پر از حرف کمدین&zwnj;ها.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">دیری نگذشت که به خاطر اعتماد به نفس عجیب و حالت لب&zwnj;هایش، همه را تحت تأثیر قرار می&zwnj;داد و مورد احترام بود.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">به نظر می&zwnj;رسد که فخرفروشی&zwnj;ها و طعنه&zwnj;هایش، تا حدی از یک کشتی&zwnj;گیر به نام &laquo;جورج بزرگ&raquo; که در لاس وگاس با او برخورد کرد، الهام گرفته شده بود.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">زمانی که نامش هنوز کاسیوس کلی بود، در میامی -که شهری بود که در آن به عنوان یک نوجوان حرفه&zwnj;ای آموزش دید- کوبایی&zwnj;ها او را ni&ntilde;o con boca grande می&zwnj;نامیدند: &laquo;بچه&zwnj;ای با دهان گنده&raquo;. در این فیلم می&zwnj;بینید که او چگونه فصاحت و بلاغتش را مانند ضرباتش به&zwnj;ظرافت تقویت می&zwnj;کند.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">او با پاها و مشت&zwnj;هایش دنیا را متحیر کرد. بینندگان برای فهمیدن این که او در رینگ خاص است، لازم نبود شیفته&zwnj; بوکس باشند یا حتی از آن خوششان بیاید؛ رقص پاها، چرخش&zwnj;های بی&zwnj;پروا، مشت&zwnj;های برق&zwnj;آسا و تحرکاتش. او در عصر بزرگان، بزرگ&zwnj;ترین بود.</span></p><p style="text-align: center"><span style="font-size: 12px"><img alt="" src="https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1400/07/14/1400071414314207237569410.jpg" width="485" height="439" /></span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">تیم پشتیبان او در دوران کاری&zwnj;اش و نیز در ساخت همین فیلم، شامل جو فریزر -پسر سهامدار کشتارگاهی در فیلادلفیا که محمدعلی در آن کار می&zwnj;کرد- و سانی لیستون -که بوکس را زمانی که در کار سرقت مسلحانه بود، آموخته بود- می&zwnj;شود.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">درست پس از این که لیستون را شکست داد و پس از این که اولین قهرمانی&zwnj;اش از سه بار قهرمانی سنگین&zwnj;وزن جهان را به دست آورد، اعلام کرد که به دین اسلام گرویده است و لقب &laquo;بردگی&raquo; خود را کنار گذاشت (مخالفانی که بعد از آن نیز هنوز او را &laquo;کلی&raquo; [بدون گفتن نام جدیدش: محمدعلی] می&zwnj;نامیدند، از این کار متأسف بودند). [اما] او اظهار داشت: &laquo;من مجبور نیستم چیزی باشم که شما می&zwnj;خواهید. من آزادم آنچه که می&zwnj;خواهم باشم و تفکری که می&zwnj;خواهم داشته باشم.&raquo;</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">محمدعلی کلی به همان اندازه که شجاع بود، باهوش هم بود. خوشبختانه، امروزه از ورزشکاران معدودی دعوت می&zwnj;شود که چنین ریسکی کنند.&nbsp;</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">او در دوران آشفته&zwnj;ای زندگی کرد و جنگید و زندگی او به ماجرایی بزرگ&zwnj;تر از داستان یک قهرمان تبدیل شد.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">اگر او به ویتنام می&zwnj;رفت، هرگز به جنگ اعزام نمی&zwnj;شد؛ اما او به هر طریقی می&zwnj;شد، پیش&zwnj;نویس جنگ را رد کرد که به قیمت از دست دادن عنوانش، مجوز بوکسش، برتری حرفه&zwnj;ای&zwnj;اش و میلیون&zwnj;ها دلار تمام شد.</span></p><p style="text-align: center"><span style="font-size: 12px"><img alt="" src="https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1400/07/17/14000717104824200237741910.jpg" width="419" height="420" /></span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">او به رسانه&zwnj;ی وایت آمریکا گفت: &laquo;وقتی که من آزادی می&zwnj;خواهم تو مخالف من هستی. وقتی که من عدالت می&zwnj;خواهم تو مخالف من هستی. وقتی که من برابری می&zwnj;خواهم تو مخالف من هستی&raquo;. اگر دادگاه عالی مداخله نمی&zwnj;کرد، او به دلیل محکومیت به ناسپاسی و خیانت (مانند برخی از ورزشکاران امروزی)، به زندان می&zwnj;رفت.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">داستان&zwnj;های کمی می&zwnj;توانند هشت ساعت روی آنتن تلویزیون باشند؛ اما داستان علی یکی از آن&zwnj;هاست. این داستان بارها گفته شده؛ اما شاید نه در این عمق و صمیمیت.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">درس پایانی و آموزنده&zwnj;ی آن برای وارثان محمدعلی این است: هوشیار باشید؛ و شکیبا باشید. او وجه مشترکی با مارتین لوتر کینگ که در کنار او برای محکومیت پیش&zwnj;نویس جنگ در فیلم ظاهر می&zwnj;شود، دارد.</span></p><p dir="rtl"><span style="font-size: 12px">هر دوی آن&zwnj;ها تجسم ذات تغییرپذیر شهرت و فراموشی اسطوره&zwnj;های ملی هستند. هر دو به خاطر اصول و شجاعتشان مورد تحسین واقع شدند؛ اما ابتدا سالیان سال به خاطر آن&zwnj;ها مورد اهانت بودند.</span></p><p style="text-align: center"><span style="font-size: 12px"><img alt="" src="https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1400/07/17/14000717103602105237741010.jpg" width="573" height="396" /></span></p><p><span style="font-size: 12px">زمانی که او مشعل بازی&zwnj;های المپیک آتلانتا را در سال 1996 روشن کرد، خاطرات تازه&zwnj;ای از او در ذهن&zwnj;ها مانده بود. با این حال، جمعیت او را حتی قبل از گرویدنش به اسلام و موضع&zwnj;گیری&zwnj;اش درباره&zwnj;ی ویتنام، به خاطر خودپسندی&zwnj;اش و نظراتش، هو می&zwnj;کردند و مورد تنفر جمع عموم مردم بود. مانند مبارزانی که تنها وقتی توانستند از او پیشی بگیرند که دیگر باید کنار می&zwnj;رفت، مردم جهان هم برای فهمیدن او دیر کرده بودند.</span></p><p>&nbsp;</p><p><span style="font-size: 12px">منبع: <span id="resourcename">تسنیم</span></span></p>