با نزدیک شدن به روز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، رسانههای اصلاحطلب در عقبگردی آشکار نسبت به احتمال بازگشت بایدن (در صورت پیروزی در انتخابات) به برجام تردید جدی وارد کردند؛ تردیدی که البته میتواند یک تقلای سیاسی برای فرار از پاسخگویی به سوالات افکار عمومی باشد.
به گزارش «وطن امروز»، تلاش برای برجستهسازی اختلافات 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا به عنوان بخشی از رویکرد ثابت رسانهها و فعالان سیاسی جریان اصلاحطلب در سالهای اخیر تعریف میشده است؛ اقدامی که در سطح اولیه سعی میکند با تعریف «آمریکای دموکرات» به عنوان آمریکایی منطقی، اهل مدارا و آماده تعامل در برابر «آمریکای جمهوریخواه» به عنوان آمریکایی ستیزهجو، جنگطلب و متخاصم، مذاکره با دموکراتها را از یک گزینه تبدیل به یک اضطرار کند و از سوی دیگر شکست ایده سیاست خارجی خود را که در قالب برجام نمایان شده بود در قالب خوی طغیانگر جمهوریخواهان توجیه کند.
در چنین موقعیتی الگوی آشکار و ثابت اصلاحطلبان در ماههای اخیر با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا حول این محور تعریف میشد که آنان با اغراق بیش از حد در تعیینکننده بودن نتیجه این انتخابات برای آینده سیاسی و اقتصادی ایران تلاش داشتند این پیشفرض را تقویت کنند که رای آوردن بایدن دموکرات میتواند آغازی بر مجموعه تحولات اقتصادی به شمار آید. این مساله تا آنجا پیش رفت که عمده رسانههای این جریان وظیفه رپورتاژ بایدن را به عهده گرفته و حتی در مواردی او را «رویای ایرانی آبان 99» توصیف کردند(!) تبدیل شدن رسانههای اصلاحطلب به ستاد انتخاباتی جو بایدن البته در یک هدفگذاری بلندمدت پیگیری میشد و آنها که بخوبی از سقوط آشکار پایگاه اجتماعی و اعتبار خود در افکارعمومی آگاهی یافته بودند سعی میکردند با تقویت احتمال پیروزی بایدن، روی کار آمدن نماینده حزب دموکرات را به مثابه بخشی از پروژه تبلیغاتی خود در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری سال1400 در دستور کار قرار دهند.
طرح این ایده که مشکلات امروز به علت خروج آمریکای جمهوریخواه از برجام بوده است در سخنان رئیسجمهور نیز مشاهده شد و روحانی از «لعن به واشنگتن دیسی» به جای انتقاد از عملکرد دولت خود رونمایی کرد. بر مبنای این ایده، هر قدر که روی کار بودن ترامپ جمهوریخواه میتوانست به امتداد وضعیت نامطلوب اقتصادی منتهی شود، پیروزی بایدن دموکرات نمادی از بازگشت به گذشته و احیای برجام به شمار میرفت. اما مانور تبلیغاتی جریان اصلاحات برای گره زدن امید عمومی جامعه به احتمال پیروزی بایدن و متعاقب آن طرح لزوم روی کار ماندن جریان غربگرا در قدرت برای ثمربخش کردن انتخاب بایدن اما با واکنشهای متعددی در میان کارشناسان و تحلیلگران همراه بود؛ از جمله طرح این مساله که اساسا دولت احتمالی بایدن لزومی نمیبیند براحتی از ثمره درخت ترامپ چشمپوشی کرده و نظام تحریمی علیه کشورمان را که مهمترین سلاح واشنگتن به حساب میآید خلع کند. به رغم این تحلیلها اما شبکه رسانهای اصلاحطلبان تمام تلاش خود را معطوف به تثبیت این گزاره کرد که با اتمام آمریکای جمهوریخواه و روی کار آمدن آمریکای دموکرات، آمریکای اهل مدارا جای آمریکای متخاصم را گرفته و نظام تحریمهای این کشور علیه ایران را به حالت پیش از خروج از برجام بازمیگرداند.
سرنوشت برجام، سنجه افکارعمومی
گذر زمان و نزدیک شدن به روز انتخابات آمریکا اما روی دیگری از واقعیت احتمالی آمریکای پساترامپ را به رسانههای اصلاحطلب و مجموعه حامیان روحانی نشان داد. روحانی که سال 92 با طرح یک وضعیت مطلوب از ایران پسابرجامی پیروز انتخابات ریاستجمهوری شده بود، در سال پایانی دولت خود مدعی عبور از «تحریم اقتصادی» به «جنگ اقتصادی» شده و بازگشت به شرایط تحریمی پیشابرجامی را تبدیل به آرزوی عموم ایرانیان کرده است! در چنین موقعیتی حالا حامیان سیاسی و رسانههای همسو با دولت وی، مشغول آزمونی جدید برای طرح یک امید عمومی نسبت به گزینه کاخ سفید بودند. در میان این دو روایت، آنچه تفاوت کرده موقعیت این جریان در سال 99 نسبت به سال 92 است. آنها اگر سال 92 مذاکره با آمریکای اوباما را به عنوان نسخهای تضمینکننده تجویز میکردند، حالا در سال99 باید پیرامون سرنوشت آن نسخه گمانهزنی کنند. به عبارت دیگر، حالا سنجه افکار عمومی در برابر طرح آنان نه پیرامون یک توافق در آینده، که سرنوشت توافقی است که آنها 5 سال پیش با افتخار هر چه تمامتر آن را امضا کردند و مدعی شده بودند که دیگر هیچ کس نمیتواند ساختمان تحریم را بازسازی کند.
با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 97 و شکست آشکار ایده سیاست خارجی دولت، هم مقامات دولتی و هم رسانههای همسو با دولت تلاش کردند با منتسب کردن این نقض به عمل شخص رئیسجمهور آمریکا، از حیثیت و ذات برجام دفاع و آن را قربانی طمع یک رئیسجمهور جمهوریخواه تفسیر کنند اما روی کارآمدن یک رئیسجمهور دموکرات فضا را برای این تفسیر نیز دگرگون میکند و اگر در صورت انتخاب بایدن، او به توافقی که در دولت دموکراتها منعقد شده است بازنگردد، دیگر امکان دفاع از برجام و منتسب کردن شکست آن به پیمانشکنی ترامپ را از میان بر میدارد.
تردید در قلب ستاد انتخاباتی بایدن
ادبیــات رسانههای اصلاحطلب و جریانات همسو در زمینه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در روزهای اخیر به شکل محسوسی تغییر کرده است. آنچنان که گفته شد آنها پس از ماهها رپورتاژ هدفمند برای بایدن و طرح امیدهای واهی نسبت به وضعیت پساانتخاباتی آمریکا، حالا در حال ملایم کردن فضا و کاهش مطالبات عمومی نسبت به پیروزی احتمالی کاندیدای دموکرات هستند، تا جایی که رسانههای اصلی این جریان در روزهای گذشته بارها نسبت به عدم تغییر جدی رفتار آمریکا با روی کار آمدن یک رئیسجمهور دموکرات هشدار دادند و تلاش کردند از موج مطالبات عمومی که پس از رای آوردن احتمالی بایدن به وجود میآید بکاهند.
روزنامه ایران- رسانه رسمی دولت- روز گذشته در گزارشی تحلیلی در زمینه سناریوهای پس از رای آوردن بایدن یا ترامپ نوشت: «موفقیت جو بایدن نیز تفاوت زیادی را در صورت مسأله اختلافات ایران و آمریکا ایجاد نمیکند. او همان مطالباتی را از تهران دارد که ترامپ در 4 سال گذشته بر آنها پافشاری کرده است. اعتراض بایدن و جناح هوادار او به بینتیجه بودن اقدامهای ضدایرانی ترامپ از یک سو و نیز رویکرد یکجانبهگرای او در اجرای سیاستهایش بدون مشارکت دادن متحدان اروپایی آمریکاست... جو بایدن و دونالد ترامپ هر دو راهبرد مشترکی را دنبال میکنند که فشار بیشتر بر ایران است. حال ترامپ نام آن را «فشار حداکثری» میگذارد و بایدن از آن به عنوان «فشار هوشمند» تعبیر میکند». در انتهای گزارش مذکور نیز به رغم تبلیغات گستردهای که در ماههای اخیر پیرامون رای آوردن گزینه دموکراتها مطرح شده بود و تا حدی نیز حساسیت جامعه ایرانی را نسبت به نتیجه این انتخابات حساس کرده بود، نتیجهگیری میشود: «رفتار ایران همواره به رفتار آمریکا بستگی دارد. از اینرو است که باید گفت سوم نوامبر نه پایان جهان است و نه یک شروع بسیار متفاوت». طرح مواضع اینچنینی در رسانههای اصلاحطلب در حالی در روزهای اخیر بالا گرفته است که این رسانهها اهتمام خود را بر پیوند زدن بیش از پیش فضای سیاست داخلی ایران به انتخابات آمریکا معطوف کرده بودند. روزنامه اصلاحطلب آرمان ملی نیز در یادداشتی با عنوان «سراب پیروزی بایدن برای ایران» در روز 28 مهرماه نوشته بود: «عدهای خوشبینانه بر این باورند که بازگشت بایدن به معنای قطع تحریمها و بازگشت او به برجام است. در واقعیت آنچه بایدن میخواهد این است که اگر تهران با پایبندی دقیق به توافق هستهای بازگردد، ایالاتمتحده به عنوان نقطه آغازین برای مذاکرات بعدی است که به این توافق بازمیگردد. «نقطه آغازین برای مذاکرات بعدی» را باید به عنوان کلیدواژه بایدن در نظر گرفت. ایران باید به برجامی برگردد که به احتمال زیاد با تغییراتی در برخی بندها روبهرو خواهد شد». در موردی مشابه این ادعا نیز روزنامه «سازندگی» که طرح تمام صفحه خود را در ماههای گذشته بارها به بایدن اختصاص داده بود و حتی از تیتر «بازگشت به برجام، عبور از براندازی» استفاده کرده بود، در مطلبی با اشاره به نگاه تیم سیاست خارجی کاندیدای حزب دموکرات نوشت: «از نگاه تیم سیاست خارجی بایدن کمپین فشار حداکثری ترامپ نشان داد که آمریکا به طور یکجانبه قادر به تاثیرگذاری شدید بر تجارت بینالمللی با ایران است؛ به دلیل جایگاه ویژه این اهرم در مذاکرات آتی، هیچ جای سند انتخاباتی دموکراتها از حذف کلی تحریمها سخنی گفته نمیشود».
ترامپ و بایدن، دوسرباخت اصلاحات
رفتار سینوسی جریان غربگرا در مواجهه با انتخابات آمریکا و احتمال پیروزی بایدن نشان از یک تناقض آشکار تئوریک و همچنین بیم و امیدی توأمان دارد. این جریان در حالی سعی میکند بزک کردن بایدن برای آغاز تعاملات با دولت او را مقدمهچینی کند که در سالهای اخیر نیز بارها از لزوم مذاکره با ترامپ سخن به زبان آورده بود و حتی پس از شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی توسط دولت آمریکا که نشان از یک تجاوز آشکار به حاکمیت ملی ایران داشت باز بر این ایده پافشاری کرد. تذبذب جریان غربگرا در مواجهه با آمریکای دموکرات و جمهوریخواه بیش از هر چیز نشان از فقدان یک برنامه در میان آنان دارد، به گونهای که «مذاکره تحت هر شرایط» ثابتترین ایده اصلاحطلبانی است که همواره ادعای زمانشناسی در برخورد با آمریکا را داشتهاند.
مضاف بر اینها انتخاب ترامپ یا بایدن در هر شکلی میتواند به مثابه بحرانی جدی برای جریان غربگرا و حامی دولت به حساب آید. آنها از سویی همه تخممرغهای خود را در سبد بایدن گذاشتهاند و پیروزی ترامپ به عنوان نماد خروج از برجام باعث پایان مطلق اعتماد عمومی به گزینهها و ایدههای سیاسی این جریان میشود و از سوی دیگر با رای آوردن بایدن و عدم بازگشت بدون پیششرط او به برجام (مسألهای که حالا رسانههای اصلاحطلب نیز به آن اقرار میکنند) تمام ادعاهای این جریان در زمینه کارآمدی برجام بیاعتبار میشود. آنها که در تمام 2 سال اخیر در مواجهه با فشار افکار عمومی در زمینه نتایج برجام، شکست برجام را به پیمانشکنی کاندیدای جمهوریخواه منتسب میکردند در صورت عدم بازگشت کاندیدای دموکرات به برجام، ناگزیر باید اقرار به ناکارآمدی این توافق کنند؛ اقراری که البته ممکن است پیشنهاد محاکمه مسببان آن را نیز در فضای افکار عمومی به وجود آورد.
منبع: وطن امروز